سکانس هفتم
دوباره نوتیف محمدرضا.کامنتش زیر عکسم:"همه فک و فامیلای ما خوشگلن.
راستی یه موقع نیای ما رو ببینی. دیگه وقت نداری ها. رفت 5-6 سال دیگه"
راستی یه موقع نیای ما رو ببینی. دیگه وقت نداری ها. رفت 5-6 سال دیگه"
مطمئنم که این تنها و تنها باری است که نسبت به یکی از نزدیکانش به این وضوح ابراز علاقه می کند و من دلم قنج می رود برایش و من دلم قنج می رود برایش و من دلم قنج می رود برایش....
پ.ن:شرمنده اگر بیشتر پست های این چند روز فقط راجع به رفتن فک و فامیل هایم شد.سخت است برایم.اگر ننویسم دق می کنم.واقعن دق می کنم.
ادامه دارد...
No comments:
Post a Comment