Wednesday, April 20, 2011

و تو را از شکست و مرگ گریز نیست

از اون روزاست دوباره...از اون روزا که هیچی آرومم نمی کنه.از اون وقتا که هی هر چند دقیقه یکبار به خودم میگم چرا نمی میرم    تموم شه...خلاصه که غصه بیداااااااد میکنه...بیداااااااااااااد...فلج شده زندگیم...به فنا رفتیم آقا فنا...


پ.ن:تیتر پست از شاملو(رضی الله عنه)!

2 comments:

Anonymous said...

راز عشق ورزیدن به هر چیز ، درک این جمله است : شاید از دست برود …

دربند said...

هرچه ایم، آلوده ایم، آلوده ایم، ای مرد!
آه می فهمی چه می گویم؟
ما به "هست" آلوده ایم، آری
همچنان هستانِ هست و بودگانِ بوده ایم، ای مرد!
م.امید