Saturday, March 26, 2011

آه که اینطور...

صبح های یکشنبه سکوئیلر از روی قطعه کاغذ درازی که با یکی از پاهای جلویش نگاه می داشت برای آنان می خواند که تولید مواد مختلف غذایی دویست درصد،سیصد درصد و حتی پانصد درصد افزایش یافته است.حیوانات دلیلی نمی دیدند که حرفهای اورا باور نکنند.مخصوصا که آنها دیگر به طور روشن شرایط زندگی قبل از انقلاب را به خاطر نداشتند.ولی بعضی روزها دلشان می خواست ارقام کمتری به خورد آنها می دادند و غذای بیشتر.
...
تنها بنجامین مدعی بود که جزئیات زندگی طولانیش را به خاطر دارد ومی داند همه چیز همان است که همیشه بوده وبعدها نیز به همین منوال خواهد ماند،زندگی نه بدتر می شود نه بهتر؛و می گفت گرسنگی و مشقت و حرمان قوانین لا یتغیر زندگی است.
....
ناپلئون امر کرده بود حیوانات هفته ای یک بار تظاهرات داوطلبانه بکنند،برای اینکه پیروزی و فتوحات را جشن بگیرند.حیوانات سر وقت معین کار را تعطیل می کردند و دور محوطه سربازوار به راه می افتادند.
...
قلعه ی حیوانات _جورج اورول



1 comment:

غریب(ه) said...

اینک آن انسان...