Thursday, September 27, 2012

هذیان نوشت ها

یک روز هم وقتی خیلی پیر شدم و دیگردکتر شدنم تمام شده بود یک کتاب می نویسم از همه ی اردی بهشت ها و شهریور ها و مهر ها واسفند های لعنتی زندگی ام.از تک تک آدم ها و نگاه هایشان به خصوص.طرح جلدش را هم می دهم توکا نیستانی برایم بکشد.در این حد.اگر هم گفت کتابت چرت است و من کاریکاتوریستم و فلان انقدر بهش پول می دهم که نتواند نه بگوید.به این امید که تا آن موقع یک دکتر بیکار پول دار شده ام.خیلی پول دار.

No comments: